هرگونه اختلال که سلامت روانی و آرامش جسمی افراد را بر هم بزند استرس نام دارد و این اختلال زمانی رخ میدهد که بدن باید کارهایی بیش از حد توانایی خود انجام دهد (کلینیکه، ۱۹۹۹؛ به نقل از محمدخانی، ۱۳۹۰).
استرس به معنی فشار و تنش است و به حالتی که انسان در برابر موقعیتهای ناخوشایند از خود بروز میدهد گفته میشود. به بیان دیگر وقتی فرد با محرکهای غیر معمول روبرو میشود سعی میکند خود را با موقعیت غیر عادی سازگار کرده و انطباق دهد. واکنش جسمی– روانی حاصل از این تلاش را استرس گویند (فلسفی، ۱۳۷۵).
استرس به چند طریق تعریف شده است:
یک واقعهی بیرونی
یک ناراحتی یا تنش
واکنش فرد به یک موقعیت
دانشمندان واقعهای را که منجر به راه اندازی یک واکنش پر استرس میشود را استرس زا میخوانند.
استرس همان چیزی است که فرد در واکنش به یک استرس زا، آن را تجربه میکند. همهی افراد موقعیتهای واحد را پر استرس نمیبینند. مثلاً برای برخی افراد رفتن به مطب دکتر، یک واقعهی پر استرس تلقی میشود؛ در حالی که ممکن است برای شخص دیگر کاملاً طبیعی باشد.از طرفی برخی افراد ممکن است خشم، افسردگی، اضطراب و یا دیگر حالات خلقی منفی را در برخورد با استرس زاها تجربه کنند و برخی ممکن است نشانههای جسمی چون سردرد، گرفتگی در قفسه سینه، ناراحتی معده و یا تنش عضلانی را تجربه کنند (آنتونی و همکاران، ۲۰۰۷؛ به نقل از آل محمد و همکاران، ۱۳۸۸). استرس هر نوع محرک یا تغییر در محیط داخلی و خارجی است که ممکن است باعث اختلال در علایم حیاتی گردد و در شرایط خاص بیماری زا باشد (شاو[۱۶۲]، ۱۹۷۹).
به طور کلی، استرس مربوط میشود به انطباق با تهدید و انطباق با چالش. به عبارت دیگر هنگامی صحبت از استرس به میان میآید که شخص با رویدادی مواجه شود که خودش آن را برای سلامت جسم و روانش مخاطره آمیز بداند. این قبیل رویدادها را معمولاً رویدادهای استرس زا و واکنشهای مردم را به آنها، پاسخهای استرس زا مینامند. میتوان عوامل استرس زا را به سه دسته تقسیم کرد: ۱- درونی مانند درد، ۲- بیرونی مانند تغییرات محیطی از قبیل گرما، ازدحام یا سروصدا و ۳- اجتماعی مانند ارایه سخنرانی در کلاس (حسن زاده، ۱۳۸۶).
انواع استرس
فرمن (۱۹۹۳؛ به نقل از اسلامی، ۱۳۸۰) سه نوع استرس را معرفی میکند که عبارتند از استرس محرک محور، استرس پاسخ محور و استرس تبادلی:
استرس محرک محور: بر استرسهای مرکب از نیازهای محیطی فشار آورنده بر ارگانیسم متمرکز میباشد.
استرس پاسخ محور: این نوع فشار روانی با پاسخهای فیزیولوژیکی و روان شناختی افراد به خواستهها یا نیازهای محیط همراه میباشد.
استرس تبادلی: این نوع استرس به وسیله لازاروس (۱۹۹۳) مطرح شد. او فشارهای روان شناختی را ناشی از ارتباط بین شخص و محیط میداند که توسط شخص به عنوان عامل فشارزا یا فراتر از منابع و خطرزا برای سلامتی برآورد میشود.
استرس شدید یا طولانی اثرهای آسیبزای فیزیولوژیایی و روانشناختی به همراه دارد (اتکینسون و هیلگارد، ۲۰۰۹؛ به نقل از سیف، ۱۳۸۳).
تاثیرات استرس
تاثیرات استرس در پنج مقوله جای میگیرد:
شناختی: افکار اضطراب آور، پیش بینیهای ترسناک، تمرکز ضعیف، مشکلات حافظه
هیجانی: احساس تنش، نگرانی، تحریکپذیری و حساسیت بالا، احساس بیقراری، ناتوانی در آرام شدن، افسردگی
رفتاری: اجتناب از وظایف، مشکلات خواب، دشواری در به پایان رساندن تکالیف کاری، تغییر در رفتارهای خوردن و نوشیدن، یا سیگار کشیدن
جسمی: ماهیچههای خشک، دندان قروچه، احساس چنگ خوردن معده، عرق کردن، سردرد تنشی، احساس ضعف و بی حالی، احساس خفگی، مشکلات بلع، دل درد، بی علاقگی به روابط جنسی، خستگی، تپش قلب
اجتماعی: اجتناب از دیگران، منزوی کردن خود، دنباله روی از دیگران، سریع از دیگران عصبانی شدن (آنتونی و همکاران، ۲۰۰۷؛ به نقل از آل محمد و همکاران، ۱۳۸۸).
پاسخهای احتمالی استرس بر سلامت:
وقتی که یک استرس زا پاسخ جنگ یا گریز را فعال میکند و باعث رخ دادن تغییرات بدنی گفته شده میشود، بدن را برای پاسخ فیزیکی آماده میکند. اما در جامعه امروزی تمام نیاز ما به پاسخ به استرس فیزیکی نیست! مثلاً وقتی رییس شما از شما کار اضافی میخواهد نمیتوانید او را بزنید یا فرار کنید. این در صورتی است که بدن شما همچنان شما را برای پاسخ جنگ و گریز آماده میکند. بنابراین این تغییرات بدنی میتواند تاثیرات مداومی را بر بدن شما بگذارد؛
مثلاً سیستم قلبی عروقی: وقتی نیازی به واکنش فیزیکی ندارید و دچار استرس میشوید، اسیدهای چرب به درون خون رها شده و تجمع مییابند بنابراین میتوانند باعث گرفتگی رگها شوند.
برای فشار خون: افزایش فشار خون در هنگام استرس میتواند در طی سالها پایدار بماند و منجر به فشار خون بالا شود که این نیز میتواند منجر به سکته گردد!
بر اعصاب معدی – روده ای: استرس بر روی برخی افراد در این سیستم میتواند باعث زخم معده یا مشکلات مربوط به اسید معده شود!
در مورد سیستم ایمنی بدن: این سیستم را به طور منفی تحت تاثیر قرار میدهد. به طور مثال نشان دادهاند که دانش آموزان در هنگام امتحان، نسبت به ویروسها آسیبپذیرترند. مردم هنگ
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت ۴۰y.ir مراجعه نمایید. |
ام استرس بیشتر مستعد سرماخوردگی هستند. استرس باعث تضعیف سلولها و آنتیبادیهایی میشود که فرد را در برابر ویروسها محافظت میکند. افزایش هورمونهای استرس مانند کورتیکو استروئیدها و آدرنالین، با کاهش عملکرد ایمنی مرتبط میباشد. این افت عملکرد میتواند با افت ایمنی مربوط به بیماری و درمان هم ترکیب شود. پس اگرچه این هورمونهای استرس برای بسیج و تجهیز کردن بدن در جریان جنگ یا گریز با چالشها کمک کنندهاند، در عوض جنبههایی از سیستم ایمنی را سرکوب میکنند که برای مبارزه با عفونتهای خارجی و سلولهای سرطان زا ضروری هستند! (آنتونی و همکاران، ۲۰۰۷؛ به نقل از آل محمد و همکاران، ۱۳۸۸).
برای رویارویی با موقعیتهای استرس زا، نه تنها فرد نیازی به آشنایی با انواع راهبردهای مقابلهای دارد، بلکه شدیدا به تمرینی نیاز دارد که وی را قادر سازد، در موقعیتهای مشابه و ناگهانی استرس زا به جای بکار بستن راهبردهای ناموفق عادتی، مقابلهای مناسب داشته باشد (مطیعی، آقایوسفی، چوبساز و شقاقی، ۱۳۹۰).
پژوهشگران تاثیر آموزش مدیریت استرس را بر کاهش استرس را در تحقیقات خود نشان دادند. صفرزاده و همکاران (۱۳۹۱ ب) در پژوهشی به این نتیجه دست یافتند که روش مدیریت استرس به شیوه شناختی – رفتاری برای زنان مبتلا به سرطان پستان در کاهش اضطراب، استرس و افسردگی این گروه از زنان موثر است. نتایج پژوهش حبیبی و همکاران (۱۳۹۲)، بیانگر تاثیر مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر کاهش میزان اضطراب، استرس و افسردگی زنان سرپرست خانوار بود. مهر[۱۶۳] و همکاران (۲۰۰۳؛ هاگز[۱۶۴] و همکاران، ۲۰۰۶؛ به نقل از بساک نژاد و همکاران، ۱۳۹۲) نشان دادند که آموزش مدیریت استرس و آموزش ایمن سازی در مقابل استرس و روشهای آرمیدگی میتواند منجر به کاهش افسردگی، استرس و خستگی مزمن، افزایش توانایی جسمانی و افزایش کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس گردد. نتایج پژوهش حسنزاده لیف شاگرد و همکاران (۱۳۹۲) نشان داد که ایمن سازی در مقابل استرس بر استرس ادراک شده زنان باردار با سابقهی ناباروری، باعث کاهش استرس آنها پس از مداخله شده است.
موضع گیریهای نظری در خصوص مدیریت استرس
مدیریت استرس نوعی مداخلهی شناختی – رفتاری است و بر یادگیری مهارتهای مقابلهای به خصوص مهارت در شناسایی خودگوییهای منفی در موقعیتهای پر استرس تاکید میکند و به مراجعین کمک میکند تا بر موقعیتهای استرسزا، غلبه کنند. اصول این برنامه این است که افراد باید عقاید خود را درباره رفتارهای استرسزا و همچنین خود گوییهایشان را درباره راههای مقابله با استرس تغییر دهند. این آموزش گسترهی وسیعی دارد که شامل جمع آوری اطلاعات، آموزش تن آرامی، تمرینات شناختی، حل مساله، تمرینات رفتاری و فنون شناختی – رفتاری است (مکینبام[۱۶۵]، ۱۹۸۵). برنامه مدیریت استرس به شیوهی شناختی ـ رفتاری انواع گوناکون آرمیدگی، تصویرسازی و دیگر تکنیکهای کاهش اضطراب را با رویکردهای شناختی رفتاری معمول مانند آموزش اثربخشی مقابلهای، بازسازی شناختی، آموزش ابراز گری و مدیریت خشم ترکیب کرده است (آنتونی و همکاران، ۲۰۰۷؛ به نقل از آل محمد و همکاران، ۱۳۸۸).
استرس یک عامل مهم در بسیاری از آسیبهای روانی و اجتماعی است که با مدیریت استرس میتوان آسیبهای روانی و جسمانی ناشی از آن را تقلیل داد (سلطانی، امین الرعایا و عطاری، ۱۳۸۷). افرادی که با مشکل ناباروری مواجه اند، اندوه نداشتن فرزند آنها را دچار مشکلهای روانی گوناگون میکند که بالقوه استرسزا هستند، لذا مقابله و کنار آمدن با این استرسها امری بسیار مهم و ضروری است (دافی[۱۶۶]، ۱۹۹۷؛ به نقل از آقایوسفی، زارع، چوبساز و مطیعی، ۱۳۹۰).
باید تاکید نمود که اغلب درمان فیزیکی ناباروری به تنهایی کافی نمیباشد. توجه به نیازهای روانی زوجهای نابارور، یک بخش ضروری در موفقیت درمان ناباروری میباشد. زیرا میتواند رابطه زوجین در طول درمان را تحت تاثیر قرار دهد، به خصوص زمانی که هر یک از زوجین نیاز به درک و حمایت دیگری پیدا میکند. استرس، ناامیدی و احساس شرم از ناباروری میتواند برای سلامت روانی زوجین و همچنین روابط بین آنها دردناک و مخرب باشد (کوچنهوف[۱۶۷]، ۱۹۹۹). شواهد موجود درباره تنشهای حاصل از ناباروری، محققین را بر آن داشته تا پیشنهاد نمایند برنامه درمان ناباروری باید توام با یک درمان روانشناختی نیز باشد (استراوس[۱۶۸]و همکاران، ۱۹۹۸؛ به نقل از آقایوسفی و همکاران، ۱۳۹۰).
منابع مختلف مبارزه با استرس
لازاروس و فولکمن (۱۹۸۴) برای مبارزه با استرس، فهرستی از انواع مختلف منابع را فراهم آوردهاند که عبارتند از: (به نقل از سلیمانی، ۱۳۸۵).
سلامت و توانایی:
توانایی مقاومت و سازگاری فرد، تابع نیرومندی و زنده بودن اوست. او میتواند بدون آنکه وارد مرحلهی فرسودگی شود، تا زمانی که سلامت اجازه میدهد، با استرس مقابله کند.