: حق اشتغال زوجه در اسلام
زن مانند مرد داراى ذوق، فکر، فهم، هوش و استعداد کار است، این استعدادها را خدا به او داده است و حکیمانه است که باید به ثمر برسد. از آنجا که هر استعداد طبیعى، دلیل یک حق طبیعى است، پس اشتغال زن حقى است که خداى متعال به آنان ارزانى داشته است و محروم ساختن او از این حق خلاف عدالت است. بازداشتن زن از کوششهایى که آفرینش به او امکان داده است، نه تنها ستم به زن است، بلکه خیانت به اجتماع نیز مىباشد، زیرا هر چیزى که سبب شود قواى طبیعى و خدادادى انسان معطل و بىاثر بماند به زیان اجتماع است.اسلام هرگز نمىخواهد زن، بىکار و بىعار بنشیند و وجودى بىثمر بارآید. کار زن از نظر اسلام متعلق به خود اوست. زن اگر مایل باشد، کارى که در خانه به وى واگذار شود مجاناً و تبرعاً انجام مىدهد و اگر نخواهد، مرد حق ندارد او را مجبور کند. حتى در شیر دادن به طفل با اینکه زن اولویت دارد، اولویت او موجب سقوط حق اجرت او نیست، فقط در صورتى که زن مبلغ بیشترى مطالبه کند مرد حق دارد طفل را به دایهاى که اجرت کمترى مىگیرد بسپارد.کار زنان اختصاصى به حوزه درون خانه ندارد، بلکه زن مىتواند هر نوع کارى که فاسدکننده خانواده و مزاحم حقوق ناشى از ازدواج نباشد براى خود انتخاب کند و درآمدش هم منحصراً به خود او تعلّق دارد.
پس در اینجا با سه مسأله مواجه هستیم:
اصل حضور زنان در فعالیتهاى اجتماعى و اشتغال آنان.1
2 .حوزه حضور زنان در فعالیتهاى اجتماعى و اشتغال آنان که باید متناسب با ویژگىهاى جسمى و روحى زنان باشد.
. نحوه حضور زنان در فعالیتهاى اجتماعى و اشتغال که باید سالم و بدون آفت باشد.3
اسلام، ساز و کارهایى را براى مسأله اندیشیده است و از جمله آنها مىتوان به پوشش اسلامى بانوان و کسب اجازه از همسران اشاره کرد.
یکى از ایرادهایى که به حجاب اسلامى مىگیرند این است که حجاب مانع اشتغال زنان و باعث رکود و تعطیل فعالیتهاى زنان مىگردد. پاسخ آن است که مبناى حجاب در اسلام این است که التزامات جنسى باید به محیط خانوادگى و به همسر مشروع اختصاص یابد و محیط اجتماع، خالص براى کار و فعالیت باشد و به همین دلیل به زن اجازه نمىدهد که هنگام خروج از منزل، موجبات تحریک مردان را فراهم کند و به مرد هم اجازه چشمچرانى نمىدهد. چنین حجابى نه تنها نیروى کار زن را فلج نمىکند بلکه موجب تقویت نیروى کار اجتماع نیز مىگردد.
اسلام با فعالیت واقعى اجتماعى و سیاسى و فرهنگى زن هرگز مخالف نیست و متون و تاریخ اسلام گواه آن است. اسلام مخالف فلج کردن نیروى زن و حبس استعدادهاى او و محروم ساختن او از فعالیتهاى فرهنگى و اجتماعى است. اسلام نه مىگوید که زن از خانه بیرون نرود و نه منکر حق تحصیل علم و دانش او است و نه فعالیت اقتصادى یا اجتماعى و سیاسى خاصى را براى زن تحریم مىکند. در مبارزات سیاسى و تبلیغ فرهنگى، دختر على علیهالسلام، همدوش برادرش حسین علیهالسلام در حماسه بزرگ و تاریخى کربلا حضور فعال و بسیار مؤر دارد. فلسفه اینکه اباعبدالله علیهالسلام اهلبیتش را در آن سفر خطرناک همراه خود برده است، یک اقدام حساب شده و به جهت مأموریت و رسالتى بود که باید در آن سفر انجام دهند( جوادی آملی ،1387 ،58 ).
اسلام با همه توجهى که به پاکى روابط جنسى میان زن و مرد و حفظ عفاف دارد، به عنوان یک آیین معتدل و متعادل از جنبههاى دیگر غفلت نمىورزد و زنان را تا حدودى که منجر به فساد نشود، از شرکت در اجتماع نهى نمىکند. زنان مسلمان مىتوانند در حج، جهاد دفاعى، نماز جمعه و نماز عید فطر و قربان، بیعت با ولى امر مسلمین، و… شرکت نمایند. چنانکه مىدانیم جهاد بر زنان واجب نیست مگر وقتى که شهر و حوزه مسلمانان مورد حمله واقع شود و جنبه صددرصد دفاعى به خود بگیرد. در غیر این صورت واجب نیست. با وجود این، رسول خدا صلىاللهعلیهوآله به برخى از زنان اجازه مىداد که در جنگها براى کمک به سربازان و مجروحان شرکت کنند.حق مشارکت سیاسى در غرب در پایان قرن بیستم و شروع قرن بیستویکم مطرح شد در حالى که اسلام بیش از چهارده قرن پیش این حق را براى زنان به رسمیت شناخت. پیامبر اکرم صلىاللهعلیهوآله از زنان بیعت گرفت ولى با آنان مصافحه نکرد، دستور داد ظرف آبى آوردند، دست خود را در آن فرو برد و دستور داد زنان دست خویش در آب فرو برند، و همین را بیعت شمرد.فقه اسلامى، تاریخ و همچنین روایات بیانگر نمونههاى مختلف از حضور اجتماعى زنان مسلمان است[1].
: دیانی ، عبدارسول ، حقوق خانواده ،1382 ،انتشارات امید دانش ،ص120[1]